loading...

معرفي برترين برندهاي لوازم آرايشي

مطالب درباره زيبايي پوست و مو

بازدید : 339
يکشنبه 2 شهريور 1399 زمان : 21:27

نوشته شده توسط دالی کوئین به روز و در تاریخ 12 مه ، 2020
تناسب اندام زن
دانشکده
بخاطر یک خلال ، اعتراف می کند من از تماشای فیلم گریه می کنم. وقتی مست می گریه می کنم. هفته دیگر ، من به دلیل علاقه مندی به بازی های ویدئویی اش به دوست پسرم گول زدم ، مطمئناً مسئله از آنجا که اقدامات مسافت اجتماعی در بوستون تقریباً دو ماه پیش آغاز شد ، بدتر شد. من هرگز انتظار نداشتم که در حین کلاس تمرین ، چشمانم را آب و لاله های گلو خود ببینم. یعنی ، تا زمانی که من سعی کردم پخش زنده The Class توسط Taryn Toomey ، جایی که خودم پیدا کردم با استفاده از یک حوله برای پاک کردن عرق بد بو و اشک های شور در همان زمان.

قبل از اینکه همه گیر به دکمه "مکث" وارد شود ، من حدود چهار بار در هفته در استودیوی محلی من در خیابان شرکت می کردم. بعد از کلاس اول من در اواخر ماه دسامبر ، چند هفته طول کشید تا آویز آن ، حرکات سفت و سخت را بگیرم ، اما به زودی به اندازه کافی حرفه ای می لرزیدم ، لرزیدم و لرزیدم. بعد از اینکه استودیو به طور موقت بسته شد ، من تمام تلاشم را کردم که یک کلاس زنده Pure Barre را روی صفحه رایانه خود دنبال کنم ، اما همیشه خودم را در اتاق نشیمن کثیف می دیدم ، پشتم را صاف می کردم یا بلند می کردم پای من فقط کمی بالاتر

من همیشه توجه داشته ام که بعد از "رفت و آمد" از رختخوابم به میز و نشستن در داخل روز ، به چیزی بیشتر از تقویت عضلاتم احتیاج داشتم - باید به خودم برسم ضربان قلب بالا رفته و مقداری انرژی آزاد می کند. هنگامی که به من یک دادگاه آزمایشی یک ماهه برای The Class توسط Taryn Toomey ارائه شد ، من دریغ شدم ، تا حدودی به دلیل اینکه احساس می کنم در مورد فشار دادن تمرین Pure Bar خود احساس گناه کردم چند سالی که در NYC زندگی می کردم ، جایی که کلاس مستقر است.

یکی از دوستان به من می گفت: "برای من چنین آزادی باورنکردنی بوده است." دیگری گفت: "من این کلاس واقعاً عجیب را دیدم که همه در آن فریاد می کشند و گریه می کنند و مثل دیوانه می رقصند." من ثبت نام کردم ، اما در تقویم خود یادداشت کردم که عضویت خود را فسخ کنم پس از پایان یک جلسه آزمایشی رایگان یک ماه بعد.


بررسی من از کلاس توسط Taryn Toomey
کلاس اولم را با راج داشتم ، یک سبزه بلند و موهای بلند و روان و بازوهای تن. همانطور که در فضای تمرین خودم در آپارتمان خود مستقر می شدم ، می توانم بو ساندوی پالو را که او به سادگی از طریق صفحه نمایش روشن می شد ، بو کنم و می توانم گرمای جزئی شمع سوزاننده او را حس کنم. اولین آهنگی که وی نواخت ، "فراری سفید" اثر فرانک اقیان بود که یکی از مورد علاقه های من بود. با خودم فکر کردم: "بله ، این عجیب خواهد بود." "اما فکر می کنم عاشقش هستم."

راج به من دستور داد كه دستم را روی قلبم قرار دهم ، دست دیگرم را روی معده خود بگذارم و فقط نفس بكشم ، با احساس مسافرت هوایی از داخل ریه ها و بیرون آمدن از خون ، به قلبم قوی و ضربان قلبم پمپ می كنم. مورد بعدی که من می دانستم ، "Roll Away Your Stone" ساخته مومفورد و پسران شروع به بازی کرد ، و ما دور هم جمع می شدیم و می زدیم به ضرب و شتم ، اما بدون یک روال واقعی رقص. "بگذار همه چیز برود و همه چیز را از سینه خود دور کند" ، راج با صدای بلند صدا فریاد زد ، صدای زوزه و نفس کشیدن شدید بین ضربان. راج گفت: "ما از بدن خود بخاطر توانایی امروز حرکت می توانیم سپاسگزاریم ، ما به دلیل آن خوش شانس هستیم."

بعد از اینکه این کار را کردیم ، آهنگ آرامش بخش Citizen Cope شروع به پخش کرد در حالی که به ما دستور داده شد که بایستد ، دستان خود را روی قلب و معده خود ببندیم و احساس کنیم که از سینه ما رقصیده است. در این لحظه بود که من متقاعد شدم که راج حساب Spotify من را پیدا کرده بود و در کلاسش یکی از لیست های پخش صحیح من را پخش می کرد. به مدت 45 دقیقه دیگر ، The Class با حرکات شدید قلبی از جمله اسکیت بازها ، هاپینگ ، اسکوات ، جکهای پرش و نشستن دوچرخه ادامه داشت و با لحظات آرام تری از ضربه زدن به بدن ، لرزیدن و ثانیه ای از سکون کامل در میان قرار گرفت. راج در ادامه تمرین مرا راهنمایی کرد (و تمام آهنگهای مورد علاقه من را پخش کرد) و به من یادآوری کرد که در صورت لزوم اصلاح کنم ، تا به آنچه بدنم در آن روز به آن احتیاج داشت ، گوش دهم و با خودم کار کنم.

راج خاطرنشان كرد كه براي بسياري از ما چقدر دشوار بوده است ، و اين باورنكردني است كه چگونه همه ما در اين لحظه مي توانيم با هم جمع شويم و احساس آزادي را احساس كنيم ، زماني صرفاً براي خودمان. هنگامی که بخش قلب و عروق انجام شد ، به ما دستور داده شد که روی زمین روی زانوها بنشینیم ، بازوهای خود را به طرفین بکشیم و تمرین "پاکسازی قلب" را شروع کنیم ، جایی که چند دقیقه بازوها را به عقب و جلو حرکت دادیم. این زمانی بود که برای اولین بار در طول تمرین شروع به گریه کردم. من از ناامیدی از آنچه اتفاق می افتد (و اتفاقی نمی افتد) بخاطر تاج ویروس گریه کردم. من از یک قدردانی جدید و غیر از جایی که الان احساس کردم بدنم را گریه کردم. احساس می کردم در آپارتمان من ایمن هستم ، نیازی به خطرات برای زندگی خود ندارم تا در خط مقدم این بیماری همه گیر کار کنم. من از آزادی که گریستم در رقصیدن در آپارتمان احساس کردم گریه کردم ، در حالی که هیچ کس مرا تماشا نمی کرد ، و برخلاف تماشای چشم و حرکات بی نظیر که در کلاس های قبلی من افتخار کرده بود ، مخالف بود.

محاکمه کلاس ، و آنها نیز تجربه های مشابه ، شگفت آور داشتند. کایلی شاتنر ، بنیانگذار خبرنامه The Elevator و طرح موفقیت Romancing Success توضیح داد: "بلافاصله پس از گرفتن کلاس ، بدون اینکه قلم را از کاغذ بلند کنم ، حدود 15 دقیقه ژورنال کردم." وی گفت: "من کلاس را به طرز باورنکردنی درمانی و بیش از هر چیز دیگری که یک تجسم زن وحشی است ، پیدا کردم. قطعاً برای من یک "تمرین" منظم نبود. "

مانند من ، امی میلر ، بنیانگذار Healing Haus ، بعد از اولین کلاس The Class ، اشک ریخت. وی گفت: "چیزی در مورد کلاس و دانستن اینکه من سیلاب ها را برای من می گرفتم و اجازه انتشار برخی احساسات را می دادم ، که معمولاً به راحتی برای من انجام نمی شود." "من در ابتدا کمی گریه کردم و بعد از آن وقتی که حرکات بازو را انجام دادیم ، که کمی از انتشار آن شگفت زده شد ، اما از هر چیزی قدردانی تر است."

غذای آماده من
از زمانی که اولین بار کلاس را بیش از یک ماه پیش گرفتم ، همیشه در هفته چند بار مشتاقانه منتظر هستم ، به خصوص در این زمان استرس زا. من شمع خودم را روشن می کنم (شمع Santal 26 Classic Le Labo اخیراً دزدگیر بوده است) و قبل از شروع کار Palo santo را می سوزانم و بعضی اوقات ، وقتی می خواهم واقعاً احساس دنیوی دیگری کنم ، پرده های خاموشی را پایین می آورم و Sega Star خود را روشن می کنم. پروژکتور - رقصیدن ، فریاد زدن و گریه کردن زیر یک آسمان شب پرستاره.

کلاس اولین تمرین است که به من کمک کرده است به جای اینکه به این موضوع توجه کنم که چگونه بدن من از بیرون به نظر برسد ، احساس خوبی را در بدنم بدست آورم. این مرا مجبور می کند تا در قلب و روحم عمیق فرو رود و در عین حال به من یاد می دهد که حرکت دارو است ، نه یک درد و رنج دردناک. و از همه مهمتر ، کلاس به من آموخته است که چیزهای جدید را امتحان کنم ، حتی اگر ممکن است آنها را "عجیب" یا "خارج از خانه" بدانند. برای سلامت خود "توجه داشته باشید.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 32
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 178
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 189
  • بازدید ماه : 410
  • بازدید سال : 904
  • بازدید کلی : 16902
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه